وقتی خبر غصب خلافت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسید، چادر به سر کرده و با جمعی از بانوان وارد مسجد مدینه شد. در حالی که ابابکر و جمعی از مهاجرین و انصار حضور داشتند، به احترام خانم پرده ی سفیدی آویختند که سخنرانی را در پشت پرده آغاز کند.
حضرت قبل از آغاز سخن، ناله ی جانسوزی کشید که بسیاری از حاضران با صدای بلند گریه کردند. سپس حضرت شروع به سخن کرد:
« الحمد لله علی ما انعم، و له الشکر علی ما الهم، و الثّناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها...... »
حضرت خطبه را با حمد و ثنای پروردگار آغاز نمود و نعمتهایی که خداوند متعال به بندگانش ارزانی داشته را یاد آور شد.
سپس می فرماید: « اشهد ان لا اله الّا الله وحده لا شریک له، کلمة جعل الإخلاص تأویلها و ضمّن القلوب موصولها و انار فی التّفکّر معقولها... »
حضرت در این فراز خطبه یاد آور می شود که اولین عنصری که ما نیاز داریم آگاهی ماست. ( شهادت می دهم که خدا یکی است ) کسی که چنین شهادتی می دهد باید آگاه و عاقل باشد، بالغ باشد، عادل باشد، حاضر باشد. وقتی می گوییم « اشهد ان لا اله الّا الله » یعنی من از سه عنصر بلوغ و آگاهی و عدالت برخوردار هستم.
حضرت با این سخن به شنوندگان تذکر می دهند: ای مردم شما در صحنه ای قرار گرفته اید که علی رغم اینکه زبانتان به یگانگی خدا شهادت می دهد ولی عملتان مطابق با این شهادت نیست.
سپس فرمود: « و اشهد انّ ابی محمداً ( صلی الله علیه و آله ) عبده و رسوله.... »
حضرت در اثبات نبوت صحبت نمی کند بلکه در مورد ویژگیهای نبوت سخن می گوید و به میثاقی که خداوند در عالم ذر از همه انسانها گرفت اشاره می کند. و به اینکه پیامبر آنان را از جهالت و بدبختی بیرون کشید. حضرت یاد آور می شود که مؤمنان هر چه دارند به نور پیامبرشان دارند و بس.
حضرت خطاب به حاضران در مجلس می فرماید:« انتم عباد الله نصب امره و نهیه و حمله دینه و وحیه و أمناء الله علی أنفسکم و بلغائه إلی الأمم... »
« شما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام، و حاملان دین و احکام، و امانتداران حق و رسانندگان آن به امت ها هستید...خداوند تأویل کتاب الله را به عهده ما گذاشت. حجت های آن آشکار است... قرآنی که رسول اسلام پس از خود نهاد هم اکنون در میان شماست. قرآن ناطق ( علی علیه السلام ) نور درخشان، هنوز در میان شما تابان است... »
حضرت در ادامه صحبت هایش نکاتی را یاد آور می شود که به شرح زیر است:
« خدای سبحان به وسیله رسول اسلام و کتاب قرآن، حقایق اسلام را به شرح زیر برای شما بیان فرمود و شما را از مزایای زیر برخوردار نمود:
1) ایمان به خدا را وسیله پاکیزه شدن روح و روان از شرک و بت پرستی قرار داد.
2) نماز را وسیله پاک شدن و پاکیزه گشتن از خودپرستی و تکبّر، به عنوان فریضه ای واجب اعلان کرد.
3) زکات مال را وسیله پاک گردیدن انسان ( از لحاظ مال دوستی ) و برکت و ترقی مالی بیان فرمود.
4) روزه را موجب و نمودار عزم و اراده نفسانی و خلوص نیّت دانست.
5) حجّ بیت الله الحرام را وسیله استحکام و بنیان دین و تحکیم شالوده اجتماع معرفی نمود.
6) عدالت را موجب ترکیب و ارتباط دل ها، محبت و آرامش قلوب قرار داد.
7) پیروی از ما ( امامت و رهبری اسلام ) را یگانه وسیله نظم و انتظام ملت اسلام وبیمه از افتراق و جدائی معرفی نمود.
8) دوستی ما ( اهل بیت علیهم السلام ) را مایه عزّت مسلمانی قرار داد.
9) جهاد و فداکاری را عزت اسلام و مایه تحکیم موقعیت جامعه اسلام قرار داد.
10)صبر و بردباری ( در برابر حوادث ) وسیله دریافت پاداش و نتیجه ارزنده بردباری اعلان نمود.
11) امر به معروف و نهی از منکر را ضامن مصلحت عمومی دانست و شما را با آن نشان دار فرمود.
12) نیکی به پدر و مادر را سپر غضب پروردگار قرار داد.
13) صله ارحام را مایه برکت و زیادتی خاندان نشان داد.
14) قوانین قصاص ( حدود و جزای اسلام ) را حافظ جان ها و خون ها و برای بقاء و سلامت و حیثیت اجتماعی قرار داد.
15) وفای به نذر و پیمان را برای اینکه انسانی را در معرض آمرزش قرار دهد، معین نمود.
16) تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم فروشی و برای جلوگیری از فساد مقرّر داشت.
17) از خمر و میگساری نهی کرد تا اجتماع را از پلیدی پاک گرداند.
18) شما را از نسبت ناروا دادن بر حذر داشت تا موجبات دوری و ملعنت پدید نیاید.
19) دزدی را حرام نمود و شما را امر به ترک آن نمود تا عفت مال محفوظ باشد.
20) خدای شرک را حرام نمود تا عقیده سعادت بار توحید خالص بماند.
حضرت زهرا سلام الله علیها پس از بیان این نکات خطاب به حاضران می فرماید: « هان مردم! از خدا بترسید و از حق و عذاب الهی بهراسید! بترسید از اینکه هنگام مرگ جزو مسلمانان محسوب نشوید و در حالیکه مسلمان نیستید در کام مرگ فرو روید! فرمان خداوند متعال را در واجبات و محرمات اطاعت کنید.
دانا باشید. همانا خشیت خداوند در دل علما جای دارد.
سخنان حضرت آنقدر رسا و شیواست که نیازی به توضیح بیشتر ندارد. چرا حضرت باید در خطبه خود به چنین مواردی اشاره کند؟! آیا خطاب حضرت فقط حاضرین در مسجد است؟!
چرا کسانی که تا دیروز یار پیامبر بودند و سخنان پیامبر درباره دُردانه وجودش حضرت زهرا سلام الله علیها را شنیده بودند،فراموش می کنند و کار را به جایی می رسانند که حضرت زهرا سلام الله علیها برای تصدیق سخنانش به آنان یاد آور شود که او دخت پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله است؟!
حضرت خطاب به حاضرین می فرماید:
« أیّها اناس! إعلموا أنّی فاطمة و أبی محمّد ( صلی الله علیه و آله ) أقول عوداً و بدؤاً و لا أقول ما أقول غلطاً، و لا أفعل ما أفعل شططاً... »
ای مردم! بدانید که من فاطمه ام و پدرم محمد ( صلی الله علیه و آله ) است. نمی گویم آنچه را که غلط است و عملی خلاف مصلحت انجام نمی دهم.
حضرت سپس به رنج هایی که پیامبر برای هدایت آنها تحمل کرد اشاره می کند و سپس گلایه می کند که در حالیکه از عهد و پیمانی که بسته بودند چیزی نگذشته بود و هنوز جای شکاف زخم دل حضرت از عزای پدر بزرگوارش بهبود نیافته بود، آنچه نباید می شد اتفاق افتاد و شیطان صفتان آن روی خود را نمایان کردند و جامعه ای را به تباهی کشیدند.
در ادامه خطبه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از گلایه از مهاجرین و انصار که به بهانه اینکه از فتنه می ترسند، سکوت کردند به دفاع از میراث مسلّم خود ( فدک ) می پردازد.